تقاضای تأخیر جنگ به خاطر نماز
نازم به قیام و قامت والایت هنگامه عشق، چشم چون دریایت
خاموش در آن میانه غوغا کردی نازم به نماز ظهر عاشورایت
در روز نهم محرّم، «عمر سعد» و دیگر سران نظامی تصمیم گرفتند که با یک حمله عمومی کار را یکسره کنند،
حرکت لشگرها و بالارفتن گرد و غبارها همه را متوجّه خود ساخت، امام حسین علیهالسلام برادرش حضرت
عبّاس علیهالسلام را فرستاد تا علّت حرکت سپاه دشمن را بداند.
قال الامام الحسین علیهالسلام: یا عبَّاسُ! اِرْکَبْ بِنَفْسی أَنْتَ - یا أَخی - حَتَّی تَلْقاهُمْ فَتَقُولَ لَهُمْ: ما لَکُمْ؟
وَما بَدالَکُمْ؟ وَتَسْأَلْهُمْ عَمَّا جاءَبِهِم؟.
امام حسین علیهالسلام فرمود «برادرم تو به جای من سوار شو و به نزد اینان برو و به ایشان بگو چیست
شما را و چه میخواهید؟ و از سبب آمدن ایشان....